تحصیل فرزندان و روابط زناشویی

تحصیل فرزندان و روابط زناشویی

مراحل مختلف زندگی زناشویی و رشدی که در زندگی زناشویی اتفاق می افتد را توضیح دهید. این مراحل چه تأثیری بر روی روابط زناشویی دارند؟

مراحل رشد خانواده را می توان اینگونه برشمرد:

 گاهی مشاهده می شود به دلیل درس و مدرسه بچه ها، به طور اغراق آمیز و مبالغه آمیزی، به آن موضوع توجه می شود و رابطه ی زناشویی به تأخیر می افتد؛ یعنی گویا مادر و پدر هرکدام باید بخشی از مسئولیت تکالیف بچه را به عهده بگیرند و تا دیر وقت شب کنار فرزند خود باشند تا او درس بخواند، و همانند این است که پدر و مادر امتحان دارند.

گاهی مشاهده می شود که تا پایان یک ماه دوره امتحان فرزندان، هیچگونه رابطه‌ای رخ نداده است. درحالی که اصولا باید یک رابطه متعادل  در ارتباط والدین و فرزندان برقرار باشد، درست این است که به فرزندان یاد دهیم مسئولیت درس خواندن با خود آنهاست، فرزند باید الگوی خود را یاد بگیرد و بتواند مطالب را فهمیده و درک کند والدین فقط یک نظارت بیرونی داشته باشند  و داخل فضای درس خواندن فرزند قرار نگیرند.

والدین فقط محیطی را مهیا کنند که فرزند به موقع استراحت کند، به موقع درس بخواند و از آنها بخواهند شب هم زود بخوابند تا فردا صبح بتوانند در مدرسه حاضر شوند. فرزندانی که به مدرسه می‌روند نباید تا دیروقت شب بیدار بمانند تا بر روی مناسک خوابیدن والدین تأثیر منفی بگذارد.

بچه‌های سنین دبستان و راهنمایی نه تنها نباید شب را دیر بخوابند، بلکه باید شب را زود بخوابند؛ چون صبح ساعت 6 می خواهند بیدار شوند و روزی پر انرژی را آغاز کنند تا در مدرسه کارکرد داشته باشند. متأسفانه در شرایطی که بچه ها مدرسه می روند، والدین نیز به ماجرا وارد می شوند و خود را داخل درس آنها می‌کنند و استرس به  مادری که باید در رختخواب باید آرام، راحت و پرانرژی باشد وارد شده و مادر بی حوصله و کسل می‌شود؛ یعنی تقریباً تمام مسئولیت‌هایی که باید فرزند احساس کند، والدین آن مسئولیت‌ها را به خود انتقال داده و آن چیزی که فرزندان باید از نظر رشدی آن را تجربه کنند، به عهده می گیرند و علاوه بر استرس های روزانه، استرس های فرزندشان هم به آنها منتقل می شود .

والدین نگران به جا آوردن وظایف فرزندشان هستند و حتی این نگرانی روی روابط زناشویی آنها هم تأثیر می گذارد. در حالی که والدینی هستند که فرزندان مدرسه ای دارند خیلی خوب عمل می کنند و ضمن نظارت بیرونی، از فرزندشان می‌خواهند که تا دیروقت بیدار نماند و خودشان نیز زندگی طبیعی دارند و از زندگیشان لذت می برند و مقید هستند که بدون یکدیگر به بستر نروند و به این صورت نباشد که هر کسی خسته است برود برای خودش بخوابد. گاهی ممکن است غذا خوردن طبق یک مناسک و مراسمی باشد.

نوجوانی به دلیل مرحله تغییر از کودکی به بزرگسالی، مرحله انتقالی است. در این دوره نوجوانان به دلیل تغییرات هورمونی که دارند ممکن است شرایط فشاری را بر روی والدین ایجاد نمایند؛ زیرا فرزندی که به دلیل کودکی همیشه چشم می‌گفته، حالا می گوید نمی خواهد و خودش می داند چه کار کند و تصمیم گیرنده خودش است. این مسئله فشاری را بر والدین وارد می کند که اگر والدین به این مسئله آگاه نباشند و اطلاعات لازم راجع به مراحل رشد فرزندان نداشته باشند دچار مشکل می شوند. والدین باید اطلاعات لازم را داشته باشند تا در این مرحله دچار تنش نشوند و آن فشار بخواهد روی رابطه زناشویی آنها بگذارد. گاه مشاهده می شود در مرحله ی نوجوانی با توجه به مسائل امروز، در تابستان هم که فرزندان درسی ندارند، تا دیر وقت بیدار هستند و درگیر کامپیوتر ، دنیای اینترنت، شبکه‌ها و سایت‌های مختلف هستند، این موارد می‌تواند بر روی رابطه‌ زن و شوهر تأثیرگذار باشد و اثرات منفی باقی بگذارد. مدیریت این مسائل بر گردن پدر و مادر است. پدر و مادر باید با کمک به یکدیگر قواعد و قوانینی را برای فرزندان وضع نمایند که فرزندان در چهارچوب آن  قواعد و قوانین از اینترنت استفاده کنند و  در ساعت مقرر بخوابند تا رابطه‌ زن و شوهری و رابطه ی زناشویی دچار آسیب نشود.

زندگی زناشویی و زندگی مشترک بسیار اهمیت دارد و همسران در هر شرایط و مرحله ای از رشد خانواده که به سر می برند و فرزندان هر سن و سالی که دارند، باید راه حلی پیدا کنند که رابطه  زناشویی بر سر جای خود باقی بماند.

به خاطر داشته باشید اگر افراد رابطه‌ زن و شوهری مناسب و رابطه زناشویی تغذیه کننده‌ای داشته باشند، رابطه‌ عاطفی خوبی نیز خواهند داشت. اگر زوجین رابطه عاطفی خوبی داشته باشند فرزندان حال خوبی خواهند داشت. اگر والدین دچار سردی عاطفه شوند، فرزندان مهم ترین صدمه را می بینند. قربانی مسلم سردی عاطفی بین زن و شوهرها فرزندان هستند و اگر والدین در این بین، راه را گم کنند و توجه خود را بیشتر به فرزندان جلب نمایند و از همسرشان غافل شوند، سیکل معیوبی رخ می دهد؛ یعنی والدین به فرزندان توجه عاطفی می نمایند و رابطه عاطفی خودشان سرد می شود.

رابطه عاطفی سرد والدین سبب می شود فرزندان صدمه ببینند و این بیشتر بر روی بچه ها تأثیر منفی دارد. والدین باید توجه متعادلی به فرزندان داشته باشند، به رابطه زناشویی خود اهمیت دهند تا رابطه عاطفی آنها در چهارچوب این رابطه زناشویی گرم باشد و فرزندان در سایه سار رابطه گرم عاطفی رشد مناسبی به لحاظ عاطفی – روانی در خانواده داشته باشند.

گاهی افراد یک موضوع کوچک را برای خود بزرگ می‌کنند و یک موضوع بزرگ را قربانی یک موضوع کوچک می نمایند. درس و فعالیت فرزندان یک مسئولیت فردی برای آنهاست و به اندازه رشد عاطفی _ روانی فرزندان مهم نیست. متأسفانه گاهی رشد عاطفی – روانی به شکل مبالغه آمیزی قربانی درس و تحصیل آنها می شود و آسیب جدی به رابطه ی زن و شوهر و همچنین وضعیت عاطفی – روانی فرزندان در منزل نمی شود.

آیا در گرمی ابراز عاطفه و ابراز عاطفه بین همسران، رشد عاطفی فرزندان شکل می‌گیرد؟

بله، همینطور است. مهم ترین منبع تغذیه‌ عاطفی فرزندان، خانه و خانواده است. چیزی که مانند یک سایه بان بر سر فرزندان است و آنها را تغذیه عاطفی می کند، رابطه گرم، مستحکم و منسجم بین والدین آنهاست.

گاهی فرزندان از همان مراحل کودکی و حتی دو سالگی این موضوع را درک می کنند.  برای مثال کودکانی را در نظر بگیرید که تازه راه افتادند، زمانی که پدر و مادر آنها قهر هستند خیلی خوب متوجه می شوند و گاهی دست پدرشان را می گیرند و او را به کنار مادر می برند و از او می خواهند در کنار مادر بنشیند، زیرا کاملاً می فهمند که رابطه بین والدینشان سرد است و احساس اضطراب شدید می کنند. چه برسد به کودکان بزرگتر که از این سردی آسیب بسیار جدی تری را می بینند.

 والدین باید بدانند که اگر می خواهند فرزندانشان رشد خیلی خوبی داشته باشند و انسان‌های موفقی باشند به رابطه زناشویی خود خیلی توجه کنند؛ زیرا رابطه زناشویی آنها مبنا و بستر اصلی رابطه عاطفی را تشکیل می دهد و اگر در رابطه زناشویی سردی باشد و آنها رسیدگی لازم به این رابطه را نداشته باشند، قطعاً نباید توقع داشت که رابطه عاطفی خوبی بینشان حاکم شود. در طولانی مدت به دلیل نبودن رابطه زناشویی قطعاً شکاف عاطفی صورت می گیرد و فرزندان اولین قربانی های سردی عاطفی والدین هستند و والدین نباید موضوع به این مهمی یعنی تغذیه‌ عاطفی کودکان را قربانی مسائل کوچک تری مانند مسائل تغذیه، رفاه و یا تحصیل آنها کنند و ابتدا به رشد روانی آنها  اهمیت بدهند.

منبع اولیه‌ کسب سواد عاطفی فرزندان، والدین و خانواده است. آیا مراحل دیگری در رشد خانواده وجود دارد؟

نکته مهم این است که گاهی متأسفانه در فرهنگ ما توجهی به مسئله ارتباط زناشویی نمی‌شود. البته این مشکل در فرهنگ ماست و دین ما توجه بسیاری به رابطه زناشویی کرده و مناسکی را برای آن در نظر گرفته است. گاهی در فرهنگ ما از این رابطه به عنوان رابطه ای حیوانی یاد می شود، گویا این رابطه مشترک بین انسان و حیوان است. در حالی که به هیچ عنوان اینطور نیست. برای مثال هنگامی که به زن و شوهر گفته می‌شود شما به رابطه زناشویی خود برسید و یا وقتی همسر اعتراض می کند که آخرین باری که با هم رابطه زناشویی داشته اند مدت ها پیش بوده است، با وی برخورد می شود و گفته می شود مگر همه چیز، همین رابطه فیزیولوژیک است؟

گاهی همسری به همسرش اعتراض می کند که آیا این رابطه برای تو اهمیت ندارد؟ تو هیچگاه به این رابطه ی زناشویی توجه نمی کنی. علایم عدم توجه این است که وی به بهداشت فردی اهمیتی نمی دهد و همیشه خالی از هرگونه انرژی به همسرش و رختخواب می رسد و این موضوع آنقدر با تاخیر اتفاق می‌افتد که افراد تحت فشار فیزیولوژیک هستند و نه به دلیل نیازهای عاطفی – روانی.

 افراد باید به خاطر داشته باشند نمی توان نسبت به رابطه ای که این همه تأثیر عمیق  و وسیعی در ابعاد مختلف زندگی دارد بی اهمیت بود و نمی توان گفت آیا همه چیز همین است؟ رابطه زناشویی در همه ابعاد زندگی تأثیرگذار است و زن و شوهری که رابطه ی زناشویی مناسبی ندارند اگر دنیایی از رفاه و ثروت، رفت و آمد و سفر و تفریح را داشته باشند، هیچ لذت و شادی پایداری نخواهند داشت و همه لذت ها سطحی و گذراست؛ زیرا هیچ کدام از اینها باعث گرمی عاطفی نمی شود.

قطع به یقین رابطه زناشویی بر عمق روابط عاطفی تأثیر می گذارد و ایجاد کننده روابط عاطفی عمیق، رابطه‌ زناشویی گرم و مناسب است که با توجه ویژه از طرف زن و شوهر صورت می گیرد و در اصل لازم و ملزوم یکدیگرند و برقراری رابطه عاطفی مناسب بین همسران منوط به داشتن رابطه‌ زناشویی خوب است و مبنای درست یک رابطه‌ی زناشویی خوب، انتظاراتی است که طرفین از رابطه دارند نه صرفاً برطرف شدن نیاز و لذت فیزیولوژیکی که طرفین می برند.

مسائل روانی که افراد از یک رابطه زناشویی مناسب توقع دارند و آن اتفاقاتی که از نظر روحی برای آرامش طرفین باید اتفاق بیفتد، مشروط به این است که در پس رابطه زناشویی مناسب، رابطه گرمی برقرار باشد. در رابطه عاطفی گرم که منجر به رابطه‌ زناشویی مناسب و تغذیه کننده می‌شود زن و شوهر بعد از اتمام رابطه، احساس ارزشمند بودن، نزدیکی و استحکام عاطفی می‌کنند و برای همسرشان ارزشمند هستند؛ زیرا توجه خاصی در این رابطه به همدیگر کرده اند. پس افراد باید به رابطه زناشویی توجه کنند و آن را در زندگی خود اولویت دهند نه اینکه آن را برنامه ای خیلی ضروری ندانند. اگر زن و شوهری به رابطه زناشویی خود توجه کافی نداشته باشند، قطعاً رابطه عاطفی مناسبی ندارند و در نتیجه خانه انسجام عاطفی گرمی را نخواهد داشت.

اکثر اوقات شنیده می شود خانم ها فکر می‌کنند وظیفه همسر خوب این است که ابتدا مادر خوبی باشند و این مادری را اینگونه تعریف می کنند: تمام مسئولیت‌های تحصیلی فرزندان به دوش خودشان است و تمام مسئولیت‌های که نوجوان و جوان باید آنها را  احساس کند تماماً به پدر و مادر منتقل شده است. برای مثال جوان باید احساس مسئولیت کند که در آینده چه شغلی را برای خود انتخاب کند و چگونه درآمد کسب نماید. اکثراً وظایف همسری، مادری و سایر وظایف با یکدیگر ادغام شده و در نهایت سبب سردی در روابط زناشویی می شود. افراد رابطه زناشویی را در انتهای لیست وظایف و زندگی خود قرار می دهند. حال برای خانواده هایی که در هر یک از مراحل رشد خانوادگی قرار دارند و فرصت های زیادی را از دست دادند و تازه به این نتیجه رسیده اند که باید شرایط دیگری داشته باشند و می خواهند شرایط خود را تغییر دهند، چه توصیه‌ای دارید؟

اولین توصیه این است که به خودشان و جذابیت هایی که می‌توانند به عنوان یک انسان در خود ایجاد کنند توجه نمایند. در اولین قدم به بهداشت و نظافت خود اهمیت دهند.

در قدم بعدی حتماً به سلامت خود اهمیت دهند؛ یعنی به پوست، وزن و تمام چیزهایی که باعث جذابیت می‌شود توجه نمایند.

افراد زمانی که در شرایط خوبی به سر می برند ابتدا خود از وضعیتشان لذت می برند. برای مثال وقتی می خواهند به مجلس عروسی بروند چند بار خود را در آینه می بینند و لذت می برند که چقدر تمیز، مرتب و خوب هستند. خودشان، خودشان را دوست دارند. طبیعی است زمانی که در شرایط خوبی است، خودش هم لذت می‌برد، دیگران هم به او توجه بیشتری داشته و لذت می برند.

توجه داشته باشید برای خوابیدن خود، مراسمی را در نظر بگیرید، خسته نباشید، سرحال باشید، از قبل به آن فکر کرده باشید. ابزارها و وسایل کار را آماده کنید برای مثال رختخواب تمیز، ملحفه های معطّر، اتاق خوابی با فضای امن و نور مناسب و فضای معطّر آماده کنید. حتماً دقت داشته باشید خسته نبوده و انرژی لازم را داشته باشید تا بتوانید زمانی حدود یک ساعت، یک ساعت و نیم را با هم سرحال سپری کنید. حتماً شروع و مقدمه رابطه زناشویی را با گفت وگوی عاشقانه سپری کنید، از همدیگر تعریف، تقدیر و تشکر کنید و احساس ارزشمندی به هم دهید و بعد به خود رابطه زناشویی توجه کنید. حتماً به رضایتمندی و سلیقه ی هر دو طرف توجه شود. از هم بپرسید چه کاری انجام دهید طرف مقابل لذت بیشتری می برد.

 این رفتارها کلیشه بردار نیست. فقط یک چهارچوب کلی دارد و تفاوت های فردی بر آن حاکم است.

این موضوع باور غلطی است که تصور شود هر فردی خودش باید بداند که من از چه چیزی خوشم می آید. هرکس باید از گیرنده های حسی – عصبی خود پیام دریافت کند و به همسرش اطلاعات دهد. حتماً خود فرد باید بگوید رابطه و همسرش چگونه باشد وی لذت بیشتری می برد. به سلیقه همسرتان توجه نمائید و سر فرصت رابطه برقرار کنید تا طی یک مراسم خوب ارتباط مناسبی داشته باشید.

پیامبر اکرم می فرمایند: « مانند کلاغ نباشید و بدون توجه به همسرتان و رضایت او، کارتان را انجام دهید و بروید ».

ابتدا میل را در همسرتان ایجاد نمائید و زمانی که همسر به مرحله‌ برانگیختگی رسید، اجازه دهید سر فرصت به رضایت کامل برسند و بعد با نوازش، محبت، تشکر و قدردانی از وقت و توجه گذاشته شده در کنار هم به استراحت بپردازید. تمام زن و شوهرهایی که این مراحل را به خوبی طی می‌کنند و شب رابطه زن و شوهری خوبی دارند، در طول روز خیلی از مسائل را پیش پا افتاده می بینند و به راحتی آنها را حل می کنند. حتی مسائلی را که در طول روزهای قبلی بسیار باعث اختلاف می‌شده راحت نادیده می‌گیرند؛ زیرا ظرفیت روانی خاصی را برای پذیرش مشکلات به دست آورده‌اند و در واقع  تغذیه‌ روانی شده اند.  

همسران با  یک غنای عاطفی با هم برخورد نمایند. خیلی از مشکلات بزرگ به دلیل حمایت عاطفی، راحت تر و آسان تر حل می‌شود و خودشان متوجه می شوند فرزندان آنها چه میزان از این گرما و برق نگاه و لبخند رضایت بخش در چهره بهره مند شده  و احساس آرامش می نمایند.


زمان انتشار: شنبه 17 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۶۲۸۹